نماتک سال آینده ۱۰ میلیارد تومانی می‌شود

گفت‌وگو با محمدحسین برمایون و مجید گودینی که از رشد استارتاپ‌شان حسابی راضی هستند

بازار آموزش یکی از جذاب‌ترین بازارهای حوزه استارتاپی ایران از ابتدای شروع موج استارتاپ‌های ایران بوده است. بازاری که با استارتاپ‌های متعددی که برخی از آن‌ها از همان اولین دوره شتابدهی آواتک کلید خوردند همراه بوده اما هیچ‌گاه نتوانسته آنگونه که درخور این بازار و عدد و رقم‌های تجارت سنتی‌اش است، شاهد استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای آنلاین بزرگ و موفق باشد.

حالا محمدحسین برمایون و مجید گودینی دو هم‌بنیان‌گذار استارتاپ نماتک می‌گویند دلایل این امر را شناسایی کرده‌اند و با پیاده کردن یک مدل جدید در عرصه آموزش مهارت‌های آنلاین به یک استارتاپ موفق رسیده‌اند که در یک سال گذشته بیش از یک میلیارد تومان فروش داشته. آن‌ها می گویند نماتک به‌زودی فروش ۱۰ میلیارد تومان را هم رد خواهد کرد و توصیه می‌کنند که صاحبان ایده و علاقمندان به اکوسیستم استارتاپی با مدل‌های جدید به سراغ بازار جذاب آموزش آنلاین و دیجیتال بیایند. بازاری که در چند سال گذشته شاهد شکست‌هایی چون فرانش بوده اما بیزنس‌های سنتی‌اش کماکان جزو کسب‌وکارهای پرمشتری هستند.

خودتان را معرفی کنید و در مورد اینکه چگونه وارد اکوسیستم شدید، توضیح دهید.

گودینی: مجید گودینی هستم، فارغ‌التحصیل کارشناسی برق کنترل از دانشگاه امیرکبیر. بعد از اینکه تحصیلات دانشگاهی‌ام پایان یافت در نمایندگی فروش یکسری از کمپانی‌ها کار کردم. بعد از مدتی خودم استارتاپی در زمینه فروش تجهیزات صنعتی راه‌اندازی کردم که علاوه بر فروش قطعات، با ساختن کلیپ‌ و دی‌وی‌دی‌های کوتاه آموزشی، محصولات را نقد و بررسی می‌کردم که به‌صورت رایگان در اختیار مشتریان قرار می‌گرفت. یک استودیوی خیلی کوچک را با هدف فروش قطعات صنعتی تجهیز و شروع به ضبط ویدئو کردم که کم‌کم از ویدئوها استقبال و تقاضا برای آن بیشتر شد، بنابراین حوزه‌هایمان را متنوع‌تر و قطعات بیشتری معرفی کردیم. بعد از مدتی از طرف مجموعه از ما خواستند که کارگاه آموزشی برگزار کنیم، من هم با تجربه‌ای که داشتم کارگاهی را طراحی کردم با یک سبک‌و‌سیاق جدید آموزش مهارتی در زمینه اتوماسیون صنعتی برای آن کارگاه خاص.

این کارگاه، چهار روزه برگزار شد. برای عده‌ای هم که در شهرستان بودند و نمی‌توانستند در کارگاه، شرکت کنند، با یک تک‌دوربین، دوره اول و دوم را تصویربرداری کردیم، اما چون قطعات متنوع و زیاد بود، دوره چهارم را با چند دوربین تصویربرداری و روی سایت بارگذاری کردیم که با استقبال بی‌نظیری از طرف افرادی که در صنعت فعالیت می‌کردند، مواجه شدیم.

این اتفاق، ما را به این نقطه رساند که این کار چقدر می‌تواند جذاب باشد. به‌خاطر دارم تعداد زیادی از این پکیج ۳۰ ساعته که مبلغش ۳۰۰ هزار تومان بود در برهه‌ای کوتاه به‌فروش رسید. به‌دلیل تقاضای زیادی که داشتیم، برگزاری کارگاه برایمان جدی‌تر شد و از کار اصلی‌مان که فروش آنلاین تجهیزات صنعتی بود یک پیوت خودآگاه کردیم به سمت آموزش. بنابراین در سال ۹۶ بخش آموزش مجموعه نماتک شکل گرفت. اوایل کار، خودم مدرس آموزش‌ها بودم، به‌مرور به دوره‌ها اضافه کردیم تا رسیدیم به اینجا که قرار داریم. وقتی دیدیم این دوره‌ها از طرف صاحبان صنعت استقبال می‌شود و صنعت هم به آن نیاز دارد، از مدرسان کارکشته این صنعت برای تدریس و آموزش مسائل صنعتی دعوت کردیم.

برمایون: محمدحسین برمایون هستم، ۳۰ ساله، دانش‌آموخته رشته برق از دانشگاه امیرکبیر و کارشناسی ارشد رشته انرژی از دانشگاه صنعتی‌شریف و در دانشگاه تهران هم مدیریت کسب‌وکار خوانده‌ام. تقریبا بعد از پایان دوره ارشدم در فضای استارتاپی مطالعه می‌کردم و خبر تیم‌های اکوسیستم استارتاپ‌های ایران را دنبال می‌کردم. از همان زمان علاقه‌مند بودم برای خودم کسب‌وکاری راه‌اندازی کنم، بنابراین با تعدادی از دوستانم کسب‌وکاری در حوزه اینترنت‌اشیا راه‌اندازی کردیم. وقتی که جلوتر آمدیم با چالش جذب نیرو مواجه شدیم و خلائی در این زمینه حس کردیم، چون دانشجویان در دانشگاه‌ها فقط دوره‌های آموزشی را می‌گذرانند، شاید خیلی مهارت نداشته باشند که در مجموعه‌ای کار کنند. با یکی از دوستانم در مورد این مشکل صحبت کردم، او هم گفت قصد دارم کسب‌وکاری راه‌اندازی کنم، من هم استقبال کردم و تمام انرژی‌ام را روی نماتک گذاشتم. الان دو سال است که کار را شروع کرده‌ایم.

دوره چهارم را با چند دوربین تصویربرداری و روی سایت بارگذاری کردیم که با استقبال بی‌نظیری از طرف افرادی که در صنعت فعالیت می‌کردند، مواجه شدیم. این اتفاق، ما را به این نقطه رساند که این کار چقدر می‌تواند جذاب باشد. به‌خاطر دارم تعداد زیادی از این پکیج ۳۰ ساعته که مبلغش ۳۰۰ هزار تومان بود در برهه‌ای کوتاه به‌فروش رسید. به‌دلیل تقاضای زیادی که داشتیم، برگزاری کارگاه برایمان جدی‌تر شد و از کار اصلی‌مان که فروش آنلاین تجهیزات صنعتی بود یک پیوت خودآگاه کردیم به سمت آموزش.


داستان آشنایی‌تان به چه شکل بود؟

برمایون: آشنایی ما به قبل از نماتک برمی‌گردد. ما ورودی سال ۸۷ برق امیرکبیر بودیم. در همان سال، یک دوستی عمیق بین ما شکل گرفت. بعد از فارغ‌التحصیلی هم دوستی ما حفظ شد، اما هریک از ما سراغ فضای کاری خود رفت. من که ادامه تحصیل دادم و دنبال اپلای بودم. مجید هم از همان اول به‌طور حرفه‌ای به کار چسبید تا زمانی که نماتک نقطه برگشتمان به‌هم بود و کار مشترکمان را شروع کردیم.

نماتک چه خدمانی ارائه می‌دهد و مخاطب شما چه قشری هستند و نحوه استفاده کاربران‌تان به چه شکل است و اینکه برای ارتقای کسب‌وکارتان چه برنامه‌ای دارید؟

گودینی: همان طور که می‌دانید ایده از نیاز می‌آید. با توجه به اینکه ایده ما متناسب با آن نیازی که وجود داشت خودبه‌خود و گام‌به‌گام شکل گرفت و به اینجا رسید. بنابراین بر مبنای یک نیاز و تقاضا ما خودمان را اصلاح کردیم تا به نقطه فعلی رسیدیم.

کاری که ما انجام دادیم و متمایز بود و باعث شد دیده شود، این بود که آموزش‌های ما آکادمیک و دانشگاهی هستند و در قالب یکسری آموزشگاه‌ها، اساتیدی که در صنعت کار کردند آموزش می‌دهند. ما دنبال فردی بودیم که تجربه خوبی در صنعت داشته باشد، سن بالایی نداشته باشد، فن‌بیانش هم خوب باشد. در گام دوم، به این فکر کردیم که در اتاق‌های فکری که برای طراحی هر بسته داریم، به چه ملزوماتی احتیاج داریم. حتی اگر لازم باشد برای تصویربرداری به یک شهر دور برویم. تولیدمحتوای ما محیط پلتفرمی ندارد که هر کسی و با هر کیفیتی بتواند محتوا تولید کند. ما مثل تولید فیلم سینمایی سناریو می‌نویسیم و بارها آن را بالا و پایین می‌کنیم، در بازار تحقیق می‌کنیم که آیا تولید ویدیوی آموزشی در حوزه‌های دیگر هم نیاز است، بنابراین بهترین مدرس‌ها را انتخاب می‌کنیم. کار ما بیشتر شبیه ساخت فیلم سینمایی است، چراکه می‌گردیم بهترین بازیگر یعنی مدرس را پیدا می‌کنیم، سعی می‌کنیم سناریوی‌مان یعنی آموزش برای مخاطبانمان جذاب باشد.

افرادی که پکیج‌های ما را خریداری می‌کنند عمدتا در صنعت فعالیت می‌کنند و این خلأ را حس کردند و وقتی می‌بینند شرکتی پکیج‌های آموزشی ۹۰ ساعته را با بهترین محتوا تهیه کرده، قدر این محصول را می‌دانند. خروجی اتاق فکر ما می‌شود فیلم‌برداری در استودیو و محیط‌های صنعتی.

متاسفانه در محیط‌های صنعتی، یک فرهنگ بدی که وجود دارد این است که افراد مهارت‌‌هایی را که براساس تجربه یا مطالعه طی سال‌ها به‌دست آوردند، به فرد دیگری حتی همکارشان آموزش نمی‌دهند. به‌عنوان مثال، من نیرویی را استخدام می‌کنم برای پالایشگاهی یا نیروگاهی، اما تجربه‌ام را در اختیار او نمی‌گذارم، چون می‌ترسم جای من را بگیرد. یا با خودم می‌گویم، اصلا چرا من دانش و تجربه‌ام را در اختیار فرد دیگری قرار دهم. یا اینکه باید قطره‌چکانی آموزش دهم و… ما این ساختار را شکستیم. آموزش ما هم منوط به استودیو یا کلاس نمی‌شود، بلکه بسته به سناریو و اتاق فکر طراحی می‌کنیم که الان برای این آموزش به چه چیزی نیاز داریم.

بسته‌های آموزشی شما شامل چه حوزه‌هایی می‌شود؟

گودینی: هدف اولیه و دغدغه اصلی ما صنعت کشور است. برای آموزش نرم‌افزار هم به ما درخواست داده شده، اما معتقدیم آموزش در این زمینه زیاد است. دغدغه اصلی ما ارتقای صنعت کشور است. برای این کار هم بررسی می‌کنیم یک کارخانه بزرگ، متوسط و کوچک به چه جنس آدمی و مهارتی نیاز دارد. متناسب با عناوینی که در صنایع وجود دارد و افراد کارکشته باید آنجا حضور داشته باشند تا خط تولید را ارتقا دهند، دوره طراحی می‌کنیم.

دوره‌های آموزشی تاکنون ما به این ترتیب بوده: دوره اول، اتوماسیون صنعتی، دوره دوم، الکترونیک که ۱۱۰ ساعت آموزش جامع الکترونیک بود. پکیج این دوره که یک سال به‌طول انجامید به فرد کمک می‌کرد از پایه، محصول الکترونیکی تولید کند؛ یعنی از ایده تا طراحی بُرد، برنامه‌نویسی و ساخت پکیج. بعد از آن وارد حوزه ابزاردقیق شدیم، البته ابزاردقیق، رشته‌ میان‌رشته‌ای مکانیک است که در اکثر صنایع کاربردی است. سپس وارد حوزه طراحی تابلوهای برق شدیم. دوره جدیدی که استارت زدیم، دوره بازرسی جوش است که در صنایع پرکاربرد است و دوره طراحی فرایند و بی‌ام‌اس.

یکی از صنایع بزرگ هر کشوری ساخت‌و‌ساز و ساختمان است. به‌عنوان مثال، ما ۱۲۰ ساعت از موتورخانه‌ها و جاهای مختلف تصویربرداری کردیم که یک کارشناس برق و مکانیک خبره، تحویل مجموعه‌هایی که ساخت‌وساز انجام می‌دهند، دهیم. شاید این سوال پیش آید که چرا ما این سیلابس‌ها را قرار دادیم. مهندس برق و مکانیک خوب زیاد داریم، اما مهندسی که در هر دو این رشته‌ها خبره باشد، در صنعت ساختمان کم داریم. یک بسته هم در مورد شناسایی خودکار و انبارداری و سیستم‌های آراف‌آی‌دی که از مهارت‌ها و دانش روز دنیاست، تهیه کردیم.

به‌‌قولی یک چشم‌مان به صنعت است که واقعا چه نیازی دارد که متناسب با آن می‌گردیم، بهترین استاد را پیدا می‌کنیم. در حال حاضر در اتاق فکر بحث‌های لوله‌کشی و نرم‌افزارهای مرتبط مطرح است که در صنایع خیلی کاربردی است. در کل نگاه ما به صنعت کشور است، چون فکر می‌کنیم صنعت ایران فشل است و در این حوزه خلأ دارد. فکر می‌کنم ما با تربیت کارشناسان ماهر این ضعف را به قوت تبدیل کنیم. تا امروز هم با فیدبک‌هایی که گرفتیم متوجه شدیم، مسیری که انتخاب کردیم، مسیر درستی است.

برمایون: من در تکمیل صحبت‌های آقای گودینی، باید بگویم ما سه سگمنت آموزشی داریم؛ دسته اول افرادی هستند که درس می‌خوانند و دلیلش را نمی‌دانند. شاید عمده دانش‌آموزان و دانشجویان درس می‌خوانند که فقط از مقطعی به مقطع دیگر بروند. دسته دوم مدرک‌محور هستند و عمده تمرکزشان، مدرک است و مسیر برای آن‌ها اهمیتی ندارد، بنابراین ما در این دو سیگمنت به‌راحتی نمی‌توانستیم نفوذ کنیم، چون برایشان مدرک مهم بوده. دسته سوم هم افرادی هستند که در صنعت تجربه دارند و این خلأ را حس کردند. بیشتر افرادی که تمایل دارند بسته‌های آموزشی ما را تهیه کنند، بین ۲۷ تا ۳۲ سال سن دارند، چراکه افراد پایین‌تر از این سن به‌دنبال مدرک هستند و شاید از برندهایی مثل نماتک استقبال نکنند، چون فقط آموزش می‌دهد و مدرک معتبری ارائه نمی‌دهد. خیلی از مشتری‌های ما سوال می‌کنند آیا بعد از دوره‌ها مدرک می‌دهید، یعنی به‌دنبال آموزش نیستند و مدرک برای آن‌ها در اولویت است.

ما به‌دنبال این هستیم فرهنگ مدرک‌گرایی را اصلاح کنیم. ما می‌خواهیم فرهنگ‌‌سازی کنیم که یک دانشجو در کنار آموزش نظری و عملی، مهارت هم کسب کند. در محیط کار، مهارت است که شما را از سایر افراد متمایز می‌کند. افراد، موازی با تحصیل می‌توانند این دوره‌ها را بگذرانند و این مهارت‌ها را کسب کنند.

تولیدمحتوای ما محیط پلتفرمی ندارد که هر کسی و با هر کیفیتی بتواند محتوا تولید کند. ما مثل تولید فیلم سینمایی سناریو می‌نویسیم و بارها آن را بالا و پایین می‌کنیم، در بازار تحقیق می‌کنیم که آیا تولید ویدیوی آموزشی در حوزه‌های دیگر هم نیاز است، بنابراین بهترین مدرس‌ها را انتخاب می‌کنیم. کار ما بیشتر شبیه ساخت فیلم سینمایی است

به نظر من، فرهنگ‌سازی کسب مهارت فقط شامل حال دانشجویان نمی‌شود، بلکه باید این فرهنگ بین صاحبان شرکت‌ها و کارخانجات هم درونی شود که فقط به مدرک افراد بسنده نکنند و به مهارت آن‌ها هم اهمیت دهند.

گودینی: بله، درسته. در سال‌های اخیر کسب مهارت در اولویت بوده است. با توجه به اینکه من ۷، ۸ سالی است که در فضای صنعتی کار کردم، از نزدیک شاهد کمبودها بودم. با مدیران کارخانه‌ها و مسئولان تولید صحبت کردم و دغدغه‌هایشان را می‌دانم. الان ۱۰ سال پیش نیست که مدرک مهم باشد. در حال حاضر کم کردن هزینه‌ها خیلی مهم است. در گذشته شرکت‌ها نیروی زیادی استخدام و برای آن‌ها کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کردند، اما الان تعداد جذب نیرو کم شده و نیرویی را استخدام می‌کنند که کار را بلد باشد، البته این موضوع از جهاتی خوب است و از برخی لحاظ نه. اگر بخواهیم از بالا به پایین نگاه کنیم اوضاع اقتصادی بد کشور رابطه مستقیمی با تولید صنعت‌مان دارد؛ چه صادرات و چه بازار داخلی‌مان. این صنعت نمی‌تواند کالای خوب تولید کند، چون کارشناس ندارد و ما هم با همین هدف، کارشناس تربیت می‌کنیم.

همان طور که گفتم در بحث مهارت نگاه‌ها تغییر کرده است. مدیران کارخانه دیگر دنبال مدرک نیستند و برای آن‌ها مهارت در اولویت قرار دارد. من معتقدم با کمبود شغل مواجه هستیم، اما در لایه مهندسی در صنعت، بیشتر با خلأ تخصص مواجه هستیم تا کار. ما در صنعت به تکنسین‌های ماهر نیاز داریم تا دیزاینرهای ماهر. همه قطعات وجود دارد، فقط یک نفر می‌خواهد این دانه‌های تسبیح را داخل نخ و منظم کند، یعنی به خط تولید شکل دهد. در حوزه صنعت کسی که همه دانه‌های تسبیح را بشناسد، نداریم.

اتوماسیون صنعتی بسیار گسترده است، اما عمق زیادی ندارد، شاید از لحاظ ریاضی چهار عمل اصلی هم کفایت کند. ما وارد دانشگاه می‌شویم بالاترین سطوح ریاضی و فیزیک را می‌خوانیم، اما در اصل این‌ها نیست که به‌درد ما بخورد.

آیا شما نیرو به کارخانه‌ها، شرکت‌ها و… هم معرفی می‌کنید؟

برمایون: مدل کسب‌وکار ما بی‌تو‌بی است، به این صورت که از شرکت‌‌های بزرگ تماس می‌گیرند و همه پکیج‌ها را برای آموزش نیروهای خود سفارش می‌دهند. اینکه ما نیرو به شرکت‌ها و جاهای مختلف معرفی کنیم هدف نهایی نماتک است. یکسری ماژول ارزیابی چند مرحله‌ای تهیه کردیم که بتوانیم همه افراد را پایش کنیم تا ببینیم در لایه‌های مختلف، فرد خبره کیست. در گذشته فرد خبره کسی بود که تعداد مدرک بیشتری و معدل بالایی داشت. اما الان فرد خبره مدام باید با ابزارهای مختلفی تست شود که بفهمیم آن شخص واقعا می‌تواند از عهده مسئولیتی که برعهده گرفته، بربیاید. به همین دلیل یکسری مراحل ارزیابی تهیه کردیم که به مهارت‌آموزان خود مدرک واقعی ارائه کنیم. لاینسسی که شخص می‌تواند این کار شما را انجام دهد.

گودینی: گام اول، آموزش است. خیلی جاها یک سایتی زدند، افراد رزومه خود را برای آن‌ها می‌فرستند و این شرکت‌ها طبق آن رزومه، آن‌ها را به جاهای مختلف معرفی می‌کنند. در حالی که ابتدا باید آموزش داده شود، چراکه پیش‌شرط کار است. ما پیش‌شرط‌ها را در لایه‌ای متنوع آماده می‌کنیم. البته الان هم داریم. شما می‌توانید وارد سایت ما شوید و تست کنید، بببینید چقدر با مسائل الکترونیکی آشنایی دارید.

در مورد مدل درآمدزایی نماتک برایمان بگویید.

برمایون: تمام آموزش‌های داخل سایت ما رایگان است و برای فردی که مهارتی دارد و قصد دارد یک مهارت دیگر هم بیاموزد، مفید است. ادعایی که نماتک دارد این است که آموزش باید جامع و کامل باشد. به‌عنوان مثال، فردی که می‌خواهد آموزش ابزاردقیق را ببینید باید همه مباحث را بداند تا بتواند یک کار بزرگ انجام دهد نه اینکه نیاز روزمره‌اش را انجام دهد. مدل درآمدی فعلی ما هم از طریق فروش بسته‌های آموزشی جامع است.

این بازار چقدر ظرفیت دارد و سهم شما از این بازار چه میزان است و اینکه چشم‌انداز‌تان از این بازار چیست؟

برمایون: بازار آموزش که خیلی بزرگ است. طبق برآوردها سهم بازار آموزش الکترونیک در ایران، عددی حدود دویست و چهل میلیون دلار است. بازار آموزشی آنلاینی که می‌تواند در ایران باشد یا آموزش الکترونیک که می‌تواند به‌صورت ویدئویی، پادکست و وب‌سایت در همه حوزه‌ها باشد. ما فقط روی آموزش‌های فنی متمرکز شدیم. سهم این بازار حدودا ۱۰میلیون دلار است. ما فقط یک درصدش را گرفتیم. یعنی تا الان بیش از یک و نیم میلیارد تومان فروش داشته‌ایم. اما نکته‌ای که مهم است اینکه رشد فوق‌العاده‌ای داشته‌ایم.

ما در سال ۹۷؛ حدود ۱۰۰ میلیون تومان فروش داشتیم، این عدد در سال ۹۸ به یک میلیارد تومان رسیده و پیش‌بینی رشدمان برای سال ۹۹ رسیدن به فروش ۱۰ میلیاردتومانی است. البته از یک درصدی که ما گرفتیم فقط ۴، ۵ درصدش پوشش داده شده. در بین رقبای‌مان در بازار بالای ۲۰ درصد سهم داریم. اما با توجه به بازار بالقوه‌ای که وجود دارد، حدود یکی، دو درصدش را توانستیم جذب کنیم.

ما به‌دنبال این هستیم فرهنگ مدرک‌گرایی را اصلاح کنیم. ما می‌خواهیم فرهنگ‌‌سازی کنیم که یک دانشجو در کنار آموزش نظری و عملی، مهارت هم کسب کند. در محیط کار، مهارت است که شما را از سایر افراد متمایز می‌کند. افراد، موازی با تحصیل می‌توانند این دوره‌ها را بگذرانند و این مهارت‌ها را کسب کنند.

فکر می‌کنید در آینده چند درصد از سهام بازار را تصاحب خواهید کرد؟

برمایون: ما یک مدل استارتاپی در ذهن‌مان داریم که براساس آن بیزینس‌مان باید هر شش ماه، دو برابر شود. یعنی هر سال، چهار برابر بیشتر بتوانیم این بازار را داشته باشیم، بنابراین سرفصل‌های آموزشی‌مان بیشتر می‌شود، در سگمنت‌های جدیدی می‌توانیم نفوذ کنیم. فرهنگ افراد تغییر می‌کند و به سمت مهارت‌آموزی (نماتک) جلب می‌شود. به هر حال به‌خاطر اعتباری که مجموعه پیدا کرده، از روش دهان به دهان خبرهایمان خیلی پخش می‌شود. در نتیجه بازارمان به این سمت بزرگ می‌شود. ما با بازارهای برقی شروع کردیم، الان به مکانیک، شیمی، متالوژی رسیدیم.

به‌جز اینکه برند شما از طریق افراد دیگر معرفی می‌شود یا همان روش دهان به دهان، خودتان برای شناساندن نماتک به جامعه چه تدابیر و برنامه‌هایی دارید؟

برمایون: هدف اصلی‌ ما در دیجیتال مارکتینگ؛ ارگانیک سرچ (سئو) است. این‌گونه نیست که پکیجی آماده کنیم و سمپل‌های یکی، دو دقیقه‌ای‌اش را هم روی سایت بارگذاری کنیم تا افراد جذب شوند و محصول ما را خریداری کنند. ما ۱۰، ۲۰ درصد از محتوای پکیج را به‌صورت رایگان در سایت قرار داده‌ایم تا افرادی که تمایل ندارند پکیج تهیه کنند، از آموزش‌های ما استفاده کنند. نحوه آموزش در سایتمان به این ‌شکل است که به‌عنوان مثال، آموزش الکترونیک را در نظر بگیرید. کار با یک ترانزیستور خاص. در بسته‌مان شاید ۵ ساعت در مورد این سرفصل آموزش داده شود، ۴۰ دقیقه از آموزش را در سایت می‌گذاریم و حول آن کی‌ورد، ترانزیستور وی‌جی‌تی آن صفحه را سئو می‌کنیم.

تمرکز اصلی ما در تبلیغات، سئو است، البته در کنار سایر روش‌هایی که برای تبلیغات داریم. خودبه‌خود حول آموزش‌هایمان یک مجموعه صفحات زیادی شکل می‌گیرد، حول کیوردهای متنوعی که به مرور این‌ها می‌آیند بالاتر و افرادی که این کلمات برای آن‌ها جذاب‌تر است در سایت این آموزش‌ها را می‌بینند، وقتی از آن راضی باشند پکیج کامل را سفارش می‌دهند و فروش انجام می‌شود. رسیدن به این مرحله با سرچ در گوگل انجام می‌شود. البته ما برای معرفی برند خود از روش‌ سنتی پخش تراکت داریم تا دادن تبلیغ به سایت‌ها، کانال‌های تلگرامی و برگزاری همایش در دانشگاه‌ها و حضور در نمایشگاه‌ها. اما تمرکز اصلی‌مان روی دیجیتال‌مارکتینگ است.

با توجه به وضعیتی که برای اینترنت بین‌المللی پیش آمد، تمرکز شما که روی سئو است چه مشکلاتی را پشت سر گذاشتید؟

گودینی: تقریبا در آن برهه فروش‌مان صفر شد. بازدیدمان هم حدود ۹۰، ۹۵ کم شده بود. شما وقتی می‌خواهید وارد سایت خرده‌فروشی هم که شوید، اسم برند را سرچ می‌کنید و دات کام آخر آدرس را هم وارد نمی‌کنید. وقتی اینترنت قطع می‌شود کلی بازار از بین می‌رود. افراد کمی هستند که مثلا برای ورود به سایت نماتک، با آدرس آن وارد می‌شوند. در هر حالی که روزانه ۳۰۰، ۴۰۰ نفر واژه فارسی نماتک را سرچ می‌کنند تا وارد سایت شده و از آموزش‌های رایگان ما بهره‌مند شوند. این بخش از خدماتمان را کاملا از دست داده بودیم.

افرادی هم بودند که یا لینک‌های قدیمی ما را داشتند یا در مجله آدرس سایت ما را به‌خاطر داشتند که می‌توانستند وارد سایت شوند. اما تقریبا بهینه‌سازی موتور جست‌وجو (سئو) را از دست دادیم. زمان قطعی اینترنت، من نموداری را پخش کردم با عنوان چیزی که ما را نکشد، قوی‌ترمان می‌کند. ما دور روز بعد از این اتفاقات یک پیک عجیب به بازدید سایتمان خورد. هر ماه ۴، ۵ درصد بازدید از سایتمان رشد دارد و آن (قطعی اینترنت) صفری بود که در نمودار رشدمان تاثیر خیلی خاصی نداشت.

در مورد سرمایه‌گذاری روی نماتک توضیح می‌دهید، آیا سرمایه‌گذار جذب کرده‌اید، آیا به نقطه سربه‌سری رسیده‌اید؟

گودینی: جنس کار ما زیرساخت‌محور و تجهیزمحور است. با اینکه داشتن استودیو، تیم تدوینگر، فیلم‌برداری و جذب اساتید هزینه زیادی دارد، اما تا الان سرمایه‌گذار نداشتیم. از روز اول متناسب با سرمایه‌ای که داشتیم گام برداشتیم. نقطه سربه‌سر را هم رد کردیم و به درآمدزایی رسیدیم. هر ماه که درآمدمان طبق عرضه محصولاتمان بیشتر شده، سرمایه را به بیزینس برگرداندیم و زیرساخت‌ها و کسب‌وکارمان را قوی‌تر کردیم.

طبق برآوردها سهم بازار آموزش الکترونیک در ایران، عددی حدود دویست و چهل میلیون دلار است. بازار آموزشی آنلاینی که می‌تواند در ایران باشد یا آموزش الکترونیک که می‌تواند به‌صورت ویدئویی، پادکست و وب‌سایت در همه حوزه‌ها باشد. ما فقط روی آموزش‌های فنی متمرکز شدیم. سهم این بازار حدودا ۱۰میلیون دلار است.

به سوددهی رسیده‌اید؟

برمایون: بله. چون حاشیه‌ هزینه‌هایمان متفاوت است، سعی کردیم همه چیز را درصدی کنیم. عمده افراد سیستم حتی حقوق‌هایشان مانند سهام‌داران، درصدی از فروش و سود است، بنابراین یک بخش از درآمدها حدودا ۴۰ درصد، صرف هزینه‌های پرسنلی می‌شود. ۱۵، ۲۰ درصد هم به اساتید اختصاص می‌یابد و یک بخش هم صرف مارکتینگ می‌شود. مقداری که باقی می‌ماند به سیستم برمی‌گردد. قسمت جذاب آن، عددی که می‌ماند نیست. بلکه آن سرمایه‌گذاری است که باعث رشد ۵ درصدی در ماه بعد می‌شود. این ارقام هر ماه به‌صورت اندوخته افزوده بالا می‌رود تا سیستم بیشتر رشد کند.

شما اشاره کردید که انتقال تجربه یکی از چالش‌ها در صنعت کشور است. چالش‌های دیگری که در این مسیر با آن‌ها درگیر هستید، چه چیزهایی هستند؟

گودینی: چالش اصلی ما انتخاب فردی است که هم تجربه بالایی داشته باشد و هم بتواند خوب آموزش دهد و هم تایم خالی داشته باشد، چون فردی که دو ویژگی اول را داشته باشد وقت سرخاراندن هم ندارد. ما هم در کارمان یک وسواس خاصی داریم و دنبال نامبروان‌های ایران می‌رویم. مثلا می‌خواهیم آموزش ان‌دی‌تی دهیم، آن‌قدر تحقیق می‌کنیم تا نفر اول ایران را پیدا کنیم. وقتی سراغ او می‌رویم در هفته دو، سه پرواز به شهر و کشورهای دیگر و کلاس‌های متعدد برای تدریس دارد. اینکه بتوانیم از اساتیدی که در این جایگاه هستند، وقت بگیریم، خیلی خوش‌شانس هستیم.

از آنجا که آموزش‌های ما یکی، دو ساعته نیست، بلکه یک استاد باید ۸۰ تا ۱۰۰ ساعت آموزش آماده کند. هر سه، چهار ساعتی که استاد در استودیو است، شاید یک ساعت خروجی داشته باشد، من به زمان ۸۰ ساعته، اصطلاحا می‌گویم زمان بسکتبالی، چون تایم تلف شده نداریم. حال خودتان در نظر بگیرید ۱۰۰ ساعت آموزش و استادی که نصف روز فرصت دارد باید ۱۰۰ جلسه بیاید، بنابراین برای کامل کردن یک پکیج، زمان زیادی باید صرف کرد و این یکی از چالش‌های ماست، اما رفته‌رفته این موضوع را هندل کردیم.

وقتی اساتید جدید می‌آمدند و شرایط و نمودارهای فروش‌ قبلی و استقبالی که شکل گرفت را می‌دیدند، بیشتر تایم خالی می‌کردند. بعضی اوقات یک آموزش ۷ ساعته را ضبط می‌کنیم، اما خروجی نداریم، چون پیوستگی و نظم مطلب وجود ندارد. این وسواس من در تولیدمحتوا یکی از چالش‌هایی است که من را اذیت می‌کند، اما خروجی دارد که حداقل مخاطبان راضی هستند.

چالش این حوزه در اکوسیستم استارتاپی چیست؟

برمایون: ما هم مثل بقیه استارتاپ‌ها در جذب نیرو با چالش روبه‌رو هستیم. افرادی با مدارک از دانشگاه‌های خوب برای کار به ما مراجعه می‌کنند، اما می‌بینیم برای این کار مناسب نیستند. برای یک استارتاپ خیلی سخت است یک نفر بیاید، چند ماه بماند و تربیت شود، بعد ببینیم او آن نفر مناسبی که ما می‌خواستیم، نیست. فکر کنم این چالشی است که همه استارتاپ‌ها به‌نوعی با آن درگیر هستند، بالطبع ما هم با این مشکل مواجهیم. چون فیلد کاری ما آموزش است وقتی فرد جدیدی وارد مجموعه می‌شود، پکیج‌های آموزشی را در اختیارش قرار می‌دهیم تا خودش یاد بگیرد. یکی دیگر از چالش‌های ما رشد است.

به هر حال رقبا وجود دارند و ما یک مزیت رقابتی جدایی در این زمینه داریم. اما برای اینکه رقبا جای ما را نگیرند، باید سرمایه‌گذار جذب کنیم. درست است که سیستم ما به‌صورت ارگانیک رشد می‌کند و بالا می‌آید، اما ما دنبال یک سرمایه‌گذار اسمارت هستیم که در همه زمینه‌ها به ما کمک کند. پول هست، اما مهم آن اسمارت مانی است که بتواند به رشد کسب‌وکارمان کمک کند.

از روز اول متناسب با سرمایه‌ای که داشتیم گام برداشتیم. نقطه سربه‌سر را هم رد کردیم و به درآمدزایی رسیدیم. هر ماه که درآمدمان طبق عرضه محصولاتمان بیشتر شده، سرمایه را به بیزینس برگرداندیم و زیرساخت‌ها و کسب‌وکارمان را قوی‌تر کردیم.

با سرمایه‌گذارها مذاکره کرده‌اید؟

برمایون: با چند سرمایه‌گذار صحبت کردم و چند پیشنهاد هم داشتیم که در حال بررسی هستیم، باید ببینیم ریسک‌اش چقدر است. ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها از نظر افراد مختلف یک مسئله توافقی است و شاید نشود خیلی واقعی برخورد کرد، اما باید انتخابی داشته باشیم که بعدها پشیمان نشویم.

رقبای شما در این حوزه چه کسانی هستند و مزیت رقابتی شما نسبت به رقبایتان چیست؟

برمایون: ما سه دسته رقیب داریم؛ یک دسته که به سبک آموزش‌های سنتی مثل دانشگاه‌ها هستند. آموزش آن‌ها بیشتر جنبه پژوهشی و تئوری دارد و مهارت‌آموزی سهم خیلی کمی دارد. فکر می‌کنم این رقیب به‌خاطر سیستم لختی که دارند ما کمترین حس خطر را از آن سمت داریم. دسته دوم رقبایمان، آموزشگاه‌ها هستند. آموزشگاه‌ها مهارت را انتقال می‌دهند، اما بهینه نیست. تایم‌های آموزشی‌شان هم فشرده است، اما ممکن است در آینده جزء رقبای ما باشند. دسته سوم هم آموزشگاه‌ها و مراجع آموزشی آنلاینی هستند که به‌صورت پلتفرمی‌اند. من خیلی به پلتفرم اعتقادی ندارم، به‌خاطر اینکه روی تنظیم محتوای داخل محدودیت دارد، بنابراین کیفیت آن چیزی که قرار است انتقال پیدا کند، خیلی پایین می‌آید.

گودینی: این پلتفرم‌ها بیشتر رنگ‌وبوی دانشگاهی دارند. مثلا تیتر خورده: ماشین‌های الکتریکی اما سرفصلی را آموزش می‌دهد که فصل سوم کتاب رشته برق در مقطع دانشگاهی است و با صنعت ما موضوعیت ندارد. در بین این سه رقیبی که گفته شد، ما منتقد سرسخت دانشگاه هستیم. پلتفرم‌های فعلی که آموزش‌های کوتاه ۵، ۱۰ ساعته دارند هم رنگ‌وبوی آموزشگاه‌ها و مهارت‌هایی دارند که بیشتر شبیه دانشگاه‌هاست و من روی محتوای آن‌ها انتقاد دارم، اما کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی که برگزار می‌شود شاید از لحاظ محتوا نسبت به آن دو دسته دیگر بالاتر باشد آن هم به‌خاطر انتخاب استادی است که در آن صنعت کار کرده است. آموزشگاه‌ها یکسری محدودیت دارند.

اکثر کلاس‌ها به‌صورت فشرده برگزار می‌شوند، بنابراین افراد در حین آموزش خسته و دچار فراموشی می‌شوند. اما این خستگی و فراموشی در کلاس‌های آنلاین وجود ندارد. در بین این سه دسته، رقیب ما آموزشگاه‌ها هستند، آن هم که نقایصی دارد که سعی کردیم علاوه بر رفع نقایص آن، یکسری فیچرهای جدید اضافه کنیم که همه این‌ها می‌شود مزیت رقابتی ما.

در مورد ویژگی‌های خاص نماتک توضیح دهید.

گودینی: نیازمحور هستیم، از اساتید خبره استفاده می‌کنیم، آموزش‌های ما آموزش‌های تئوری دانشگاهی نیست و ویژگی چهارم ما این است که پشتیبانی داریم. یعنی شما با سبکی که توضیح دادم کارگاهی برگزار می‌کنید و در کارگاه شرکت می‌کنید، اما ارتباط شما با کارگاه قطع می‌شود، ما در این فضا یکسری گروه داریم که افراد با مدرس اصلی در ارتباط هستند. پنجمین فیچیرمان هم گارانتی است. به مشتریان خود این امکان را دادیم پکیج را خریداری کنند و آموزش‌ها را ببینید و اگر به هر دلیلی دیدند به دردشان نمی‌خورد ما کل مبلغ را استرداد می‌دهیم.

برمایون: دسترس‌پذیری یکی از نکاتی است که ما را با رقبایمان متمایز کرده است. شما وقتی در دوره‌ای شرکت می‌کنید، به مرور امکان فراموشی آن وجود دارد، برای آموزش باید بارها به آن رجوع شود. اما پکیج‌هایی که ما تهیه کردیم این امکان را به فرد می‌دهد که هر وقت قسمتی از آموزش را فراموش کرد، دوباره ویدئوی آموزش‌ها را بازبینی کند.

گودینی: آموزش‌های ما نقطه پایانی ندارد. وقتی تصویربرداری و ضبط آموزش‌ها تمام شد کار ما با اساتید تمام نمی‌شود. وقتی این کامیونیتی شکل می‌گیرد، خود مدرس نسبت به مهارت‌آموزان عرق دارد. ما در اختیار اساتید خود دوربین و میکروفن قرار داده‌ایم که وقتی به مراکز صنعتی مثل پالایشگاه و پتروشیمی می‌روند، از تجهیزات تصویربرداری می‌کنند و در گروه‌ها نشر می‌دهند و این آموزش‌ها به این صورت ادامه دارد. به‌عنوان مثال، ما یکی از آموزش‌ها را ۸۰ ساعت آماده کردیم، اما الان بیش از ۹۰ ساعت شده است. آموزش‌ها مثل گلوله‌ برفی است که در حال حرکت است و روزبه‌روز چاق می‌شود. همچنین کلی نکات آموزشی در گروه‌ها به اشتراک گذاشته می‌شود و به فرد این امکان را می‌دهد که دائم با گروه آموزشی در ارتباط باشند. خلاصه اینکه آموزش‌ها تمام نمی‌شود.

برمایون: ما معتقدیم هر نفر یک بار آموزش دهد و آن را تکمیل کند، کاری که هر جایی اتفاق نمی‌افتد، چون معمولا یک درس‌نامه دارند که مدام آن را تکرار می‌کنند. اما اگر یک بار بیایند اجرا کنند و به‌مرور تکمیل کنند، این‌گونه جذاب‌تر و بهینه‌تر خواهد شد.

در مورد استارتاپ‌تان بگویید؛ اعضای تیم‌تان چند نفر هستند و اینکه افراد تیم چگونه کنار هم جمع شدند؟

برمایون: من و مجید که از قبل با هم رفیق بودیم و افرادی هم که وارد تیم شدند، ذاتا افراد خوب و دارای مهارت بودند. ما در سیستم خود مهره‌ها را خیلی جابه‌جا می‌کنیم. مثلا فردی که یک زمان تدوین انجام می‌داده وقتی وارد حوزه فروش می‌شود، می‌بینیم در سیستم، بهینه‌تر عمل می‌کند و شاید استعداد ذاتی‌اش آنجا باشد، بنابراین به یک تیم پایدار رسیدیم که می‌توانیم روی وجود آن حساب کنیم.

ما وقتی می‌خواهیم تولیدمحتوا کنیم، یک نفر مسئول ضبط و انتقال اطلاعات است. یک نفر هست که کار تدوین انجام می‌دهد و کل محتوا را جمع‌آوری می‌کند. همچنین یک گروه بازاریابی داریم که به‌صورت ارگانیک یکسری محتوا آماده می‌کنند. تعدادی از افراد تیم هم در قسمت گرافیک مشغول هستند و تیمی داریم که روی اپی که در آینده نشر پیدا خواهد کرد، کار می‌کنند و یک تیم فروش داریم که بسته‌های آموزشی را می‌فروشند و اساتید که ما آن‌ها را جزء تیم خودمان می‌دانیم و حتی در فروش سهم دارند و در بخش تولیدمحتوا به ما کمک می‌کنند. به‌طور دقیق نمی‌توانم بگویم چند نفر هستیم، البته تعداد افرادی که در دفتر هستیم حدود ۱۵ نفر است، اما تعداد افرادی که به‌صورت غیرمستقیم و در نمایندگی‌ها با ما همکاری می‌کنند، زیاد است.

به نظر من، افرادی که توانستند یک نیازی را پیدا کنند و یک بازاری را بسازند، می‌توانند سرمایه‌گذار بگیرند. فکر می‌کنم در آینده فضای استارتاپی واقعی‌تر می‌شود، یعنی افراد با مطالعه وارد اکوسیستم می‌شوند، نه براساس آرزوهای کودکی‌شان.

با توجه به شرایط اقتصادی که در حال حاضر وجود دارد، وضعیت اکوسیستم استارتاپی به چه شکل است و نماتک در این شرایط برای خود چه برنامه‌ای دارد؟

برمایون: ما دو نسل استارتاپ داشتیم، نسلی که ۶، ۷ سال پیش خیلی بزرگ شد و یکسری از استارتاپ‌ها شکست خوردند و تعدادی هم رشد کردند و جلو آمدند. نسل اول استارتاپ‌ها که به‌عنوان حباب استارتاپی شناخته می‌شود، سرمایه‌گذاران می‌آمدند و سرمایه‌گذاری می‌کردند. استارتاپ‌ها با یک ایده وارد بازار می‌شدند و محصولی که شاید به نظر ما بهینه نبود، ارائه می‌کردند. آن دوره یک حبابی درست شده بود که افراد زیادی اشتیاق داشتند استارتاپ بزنند و به نیاز، مشتری، بازار و مارکتینگ اهمیتی داده نمی‌شد. همه فکر می‌کردند، استارتاپ، راه پولدار شدن است، چون وضعیت اشتغال در کشور خوب نبود، بنابراین این مسیر را انتخاب می‌کردند.

حال یک تعداد که واقعی بودند رشد کردند و یکسری که فیک بودند، از بین رفتند. اما در حال حاضر سرمایه‌گذاران به این موضوع واقع‌بینانه نگاه می‌کنند. شاید اولین سوالشان این باشد که مدل درآمدی شما چیست. بعد اینکه ایده‌تان برای چه گروهی است و چه نیازی را برطرف می‌کند. به نظر من، افرادی که توانستند یک نیازی را پیدا کنند و یک بازاری را بسازند، می‌توانند سرمایه‌گذار بگیرند.

فکر می‌کنم در آینده فضای استارتاپی واقعی‌تر می‌شود، یعنی افراد با مطالعه وارد اکوسیستم می‌شوند، نه براساس آرزوهای کودکی‌شان.

با توجه به اتفاقات اخیر که اکوسیستم ناامید شده است، باز معتقدید که شرایط اکوسیستم بهتر می‌شود؟

برمایون: با توجه به اینکه ما معمولا آدم‌های ایده‌آل‌گرا هستیم، نسبت به شرایط فعلی ناامیدیم. وقتی کشور خودمان را با چین که در راس اقتصاد جهان است، مقایسه کنیم، مردم آن، از ما افسرده‌تر هستند. وضعیت ما خیلی بد نیست، فقط شوک دارد، یعنی مدام در حال بالا و پایین رفتن است و این آدم را خسته می‌کند. البته ما هم در این مسیر خسته می‌شویم، اما یکسری نقاط امید و انگیزه برای خودمان قرار داده‌ایم که ما به این نقطه می‌رسیم. من به تیم‌های جدیدی که می‌خواهند شکل بگیرند، به‌عنوان منتور به آن‌ها می‌گویم، نقطه امید خودتان را ببینید. اگر نگاهی بیندازید برندهای معروف و قدیمی مثل بیژن هم در شرایط سخت رشد کردند. به نظر من، افرادی که به‌دنبال پولدارشدن سریع از طریق استارتاپ‌زدن بودند، ناامید شدند. اما کسانی که در کار خودشان جدی هستند حتما مزد کارشان را دریافت خواهند کرد و این شرایط گذراست.

پس شما معتقدید اکوسیستم استارتاپی کماکان ظرفیت دارد؟

برمایون: قطعا

گودینی: به‌جز مشکلاتی که در زیرساخت‌های قانونی وجود دارد و حمایت‌هایی که از طرف دولت نمی‌شود، شرایط اقتصادی و عامه مردم بد است. اگر یکسری فاکتور برای شرایط ایده‌آل جهت تولید و اقتصاد یک کشور تعریف کنیم، حال این شرایط می‌تواند منابع انسانی باشد یا منابع مالی یا موقعیت لجستیکی آن کشور و کلی منبع دیگر که یک پروداکت تولید شود. حال این پروداکت می‌تواند دانش‌محور یا یک محصول کشاورزی باشد، لزوما های‌تک هم نباشد. وقتی این فاکتورها را می‌نویسیم، نمره کارنامه ایران در کل دنیا بالاست.

به جرئت می‌توانم بگویم نمره ما حتی از کشور چین که قدرت اقتصادی جهان است هم بالاتر است، چون با توجه به بحران ارزی که برای کشور به‌وجود آمد، هزینه منابع انسانی و مواد و… همه پایین آمد. کشورما نسبت به چین یک مزیت دارد و آن هم اینکه ایران از لحاظ لجستیکی در نقطه جذابی از دنیا قرار گرفته‌ است، بنابراین به کل اروپا و آفریقا و… دسترسی داریم. من معتقدم، به‌عنوان مثال، اگر کشاورزی ما دانش‌محور شود و از ابزارهایی مثل دیجیتال‌مارکتینگ، اینستاگرام و… استفاده شود، می‌تواند شبکه صادرات و درآمدهای جذابی داشته باشد. ناگفته نماند نماتک فروش خوبی برای ایرانیان خارج از کشور دارد.

صحبتی برای کسانی که می‌خواهند در این حوزه فعالیت کنند یا اینکه می‌خواهند وارد اکوسیستم شوند، دارید؟

برمایون: نماتک طرز ارائه آموزش است. صرفا محدود به برند ما نمی‌شود. هدف ما این است که سبک نحوه آموزش صحیح را جا بیندازیم. مثلا ما در زمینه فنی فعالیت می‌کنیم، دوست داریم دیگران هم وارد حوزه‌های روان‌شناسی، مدیریتی و… شوند و مدل بازار آموزشی آینده را به‌طور کلی تغییر دهند. الان افرادی که در بازار آموزشی هستند اکثرا در حوزه‌هایی فعالیت می‌کنند که به درد کشور نمی‌خورد. یعنی کل رقابت آموزشی این است که فرد وارد یک دانشگاه بهتر شود. نهایتا فرد هم وارد دانشگاه شد، چه برایندی خواهد داشت. درواقع باید یک مجموعه آموزشی مثل نماتک و از آن هم بهتر شکل بگیرد تا در آینده افراد آموزش‌های بهتری را کسب کنند. من معتقدم بازار خوبی برای آموزش وجود دارد.

این روزها خیلی از افراد حتی کسانی که در اکوسیستم استارتاپ هستند به مهاجرت فکر می‌کنند، صحبتی در این مورد دارید؟

گودینی: بعضی از افراد به حداقل‌ها قانع هستند و به خودشان فکر می‌کنند و دنبال یک زندگی آرام، ۸ ساعت کار، تفریح و… هستند و تمایل ندارند که اتفاقی را رقم بزنند. اگر قرار باشد فقط به خودمان فکر نکنیم، بهترین جای دنیا برای کار کردن، ایران است. با توجه به قوانین حاکم در کشور و مقررات مالیاتی، ایران بهترین جا برای پول در آوردن است. در کشور منابع هست، هزینه‌ها بسیار پایین است و پتانسیل هم وجود دارد، فقط یکسری آموزش نیاز است که افراد بدانند از کجا شروع کنند. خود ما قبل از اینکه نماتک را شکل دهیم، سعی و خطای‌مان را در یک استارتاپ دیگر تست کردیم. شاید اگر یک آموزشی بود و به ما یاد می‌داد که مثلا مفهوم لین (ناب) یعنی چه، چگونه برنامه‌ریزی کنید یا منابع انسانی چیست و… قطعا بهتر شروع می‌کردیم.

حداقل از این تجربه خود استفاده و در نماتک اجرا کردیم. وقتی که مخاطبان ما تماس می‌گیرند و می‌گویند با آموزش‌های شما کار پیدا کردیم یا خط تولیدمان بهینه شده، برای من خیلی ارزشمند است. اگر من بهترین مهندس هم می‌شدم نهایتا می‌توانستم در ۲۰، ۳۰ کارخانه اتفاق خوب رقم بزنم، اما الان نماتک به هزاران نفر آموزش می‌دهد و این هزاران نفر در هزاران کارخانه تغییر خوب ایجاد می‌کنند. بنابراین حالم خوب است و امید به پیشرفت و بزرگ شدن کسب‌وکار بزرگ‌ترین مزیتی است که دعوت می‌کنم از کسانی که پتانسیل فعالیت در اکوسیستم را دارند وارد فضای کارآفرینی شوند.

مصاحبه با زهرا قنبری (آی‌چیزها)